رنج در ديدگاه اندیشمندان
کار دلخواه برگزين تا رنج نبيني . کنفوسيوس
رنج هست، مرگ هست، اندوه جدايي هست،
اما آرامش نيز هست، شادي هست، رقص هست،
خدا هست.
زندگي، همچون رودي بزرگ، جاودانه روان است.
زندگي همچون رودي بزرگ كه به دريا مي رود،
دامان خدا را مي جويد .
خورشيد هنوز طلوع ميكند
فانوس ستارگان هنوز از سقف شب آويخته است :
بهار مدام مي خرامد و دامن سبزش را بر زمين مي كشد :
امواج دريا، آواز مي خوانند،
بر ميخيزند و خود را در آغوش ساحل گم ميكنند.
گل ها باز مي شوند و جلوه مي كنند و مي روند .
نيستي نيست .
هستي هست .
پايان نيست.
راه هست.
تولد هر كودك، نشان آن است كه :
خدا هنوز از انسان نااميد نشده است . رابنيندرانات تاگور
از بزرگان تنها رنجهاست که باقي مي ماند . فردوسي خردمند
رنج منتهي به گنج را کسي خريدار نيست . فردوسي خردمند
سختي هاي بزرگ به آدمي نيرويي دو چندان مي بخشد . ارد بزرگ
مستمند کسي است ، که دشواري و سختي نديده باشد . ارد بزرگ
دانش ارزش آن را دارد که به خاطر آن رنج ها بکشي . فردوسي خردمند
آنكسي كه از رنج زندگي بترسد ، از ترس در رنج خواهد بود . مثل چيني
آنکه آفريننده و با فر است در اين جهان رنج هاي بسيار خواهد خورد . فردوسي خردمند
کسي که خرد ندارد همواره از کرده هاي خويش پشيمان و در رنج است . فردوسي خردمند
رنجديده ! اگر بکوشي تا چيزي از مال خويش را به مردم بذل کني بي ترديد رستگاري . جبران خليل جبران
دل در آرزوي آنچه دسترسي بدان متصور نيست نبايد بست ، از آنکه مايه رنج تن و بلاي جان است . بزرگمهر
نگاهت رنج عظيمي است، وقتي بيادم ميآورد كه چه چيزهاي فراواني را هنوز به تو نگفتهام . آنتوان سنت اگزوپري
از دانش آموختن هيچ زمان غافل ممان ، گرچه در اين راه رنجها کشي ، مبادا که دلت از آموختن ناتوان و آشفته گردد . بزرگمهر
شايد من بهتر مي دانم که چرا بشر تنها حيواني است که مي خندد.تنها انسان است که به شدت رنج مي برد و مجبور است خنده را بيافريند. نيچه
بگذار شيطنت عشق چشمان تو را بر عرياني خويش بگشايد ، هر چند آنجا جز رنج و پريشاني نباشد اما کوري را به خاطر آرامش تحمل نکن . دکتر علي شريعتي
اميد ، آهستگي و ملايمت زندگي را روشن و شيرين مي کند ، خشم و تيزي مايه رنج و بلاست . آهسته رو از عيبجوي مي گريزد و شرم و آهستگي را دوست مي دارد . بزرگمهر
آن که گرفتار رنج و عذاب شده اما با ذاتش و هويتش همنواست همانند کشتي است که سکانش درهم شکسته و در اطراف جزاير و درياها سرگردان است و از هر طرف محاط در خطرها ، اي بسا که غرق نشود و به قعر دريا فرو نرود . جبران خليل جبران
به اين زمين گرد که بسرعت مي گردد بنگر که درمان ما در آن است و درد ما نيز ، نگاه کن و ببين که نه گردش زمانه آن را مي فرسايد و نه رنج و بهبودي حال بشر آن را به آتش مي کشد ، نه آرام مي شود و نه همچون ما تباهي مي پذيرد . فردوسي خردمند
ما انسانها اينطور آفريده شده ايم که اگر بدانيم ميليونها سال در جهان باقي خواهيم ماند ولي قرين اندوه و بدبختي خواهيم بود راضي مي شويم و حتي خوشحال مي گرديم ليکن اگر بفهميم که از بين مي رويم و در عوض هيچ شکنجه و رنج نخواهيم کشيد اندوهگين و مايوس مي شويم !!! . موريس مترلينگ
در رنجي که ما مي بريم ، درد نه تنها در زخم هايمان ، که در اعماق قلب طبيعت نيز حضور دارد.در تغيير هر فصل ، کوهها ، درختان و رودها ظاهري دگرگونه مي يابند ، همانگونه که انسان در گذر عمر ، با تجربيات و احساساتش تحول مي يابد. در دل هر زمستان ، تپشي از بهار و در پوشش سياه شب، لبخندي از طلوع نمايان است . جبران خليل جبران
قلب آدم ها گاهي شکوه مي کند چرا که آدم ها مي ترسند که بزرگترين رؤياهايشان را متحقق کنند، چون يا فکر مي کنند که لياقتش را ندارند و يا اينکه نمي توانند از عهده آن برآيند. ما قلب ها از ترس مي ميريم. تنها از انديشيدن به عشق هاي مدفون شده و يا لحظاتي که مي توانستند خيلي زيبا باشند و نبودند يا گنج هايي که مي توانستند کشف شوند ولي براي هميشه در زير خاک مدفون ماندند چون اگر هريک از اين اتفاق ها بيفتد ما رنج وحشتناکي مي کشيم. «قلب من از رنج کشيدن مي ترسد» *** هميشه به قلبت بگو: «که ترس از رنج از خود رنج بدتر است» (تاريکترين لحظه شب لحظه قبل از طلوع آفتاب است). پائولو کوئيلو
نظرات
ارسال یک نظر